شعر افشین علا خطاب به رژیم صهیونی | عاقبت بیت‌المقدس را رها خواهیم کرد فریبرز عرب‌نیا: ترجیح می‌دهم در کنار مردم کشور عزیزم باشم + فیلم سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۵ و ۶ تیر ۱۴۰۴) + شبکه و زمان پخش سیمای محرم ۱۴۰۴ | معرفی برنامه‌های ویژه تلویزیون همراه با زمان پخش چرا توزیع سریال «شکارگاه» به تعویق افتاد؟ فرصت تماشای فیلم با قیمت نیم‌بها تا کی ادامه دارد؟ شعر‌هایی به‌مثابه موشک | شاعران مشهدی در کنار مدافعان وطن ایستادند
سرخط خبرها

در سوگ سامورائی | دل‌نوشته‌ای به بهانه‌ درگذشت «آلن‌دلون»

  • کد خبر: ۲۴۶۳۲۰
  • ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۲
در سوگ سامورائی | دل‌نوشته‌ای به بهانه‌ درگذشت «آلن‌دلون»
«دلون» آنقدر جلوی دوربین خوب بود که هیچگاه زندگی شخصیِ سراسر حاشیه‌اش روی محبوبیتش سایه نینداخت. انگار وجودش با سینما یکی شده بود.

به گزارش شهرآرانیوز، ما تازه داشتیم به جادوی تلویزیون‌های رنگی عادت می‌کردیم که سر‌و‌کله‌اش پیدا شد. آکتوری که با بقیه فرق داشت. از جنس قهرمان‌های پلاستیکی هالیوود نبود. نه شیرینی‌اش آنقدر بود که دل را بزند و نه تلخی‌اش خاطره‌هامان را آشفته می‌کرد.

درست به اندازه‌ای بود که دلمان برای دیدنش روی صفحه‌ تلویزیون غنج برود. صورت زاویه‌دارش، حاشیه‌ یک‌دست موهایش، چشم‌های جذابش، نام خوش‌آهنگش و حتی برای ما فارسی‌زبانان دوبله‌اش، همه و همه آیتم‌هایی بود که کهرباگونه ما را به سمتش می‌کشید؛ با آن چهره‌ی فتوژنیک در هر نقشی خوش می‌نشست.

هم او را در مشقِ عشق دوست داشتیم هم در کسوت یک آدم‌کش. «دلون» آنقدر جلوی دوربین خوب بود که هیچگاه زندگی شخصیِ سراسر حاشیه‌اش روی محبوبیتش سایه نینداخت. انگار وجودش با سینما یکی شده بود. سوار بر بال فیلم از پاریس تا خانه‌های ما می‌آمد و این ما بودیم که موهایمان را مثل او شانه می‌کردیم.

چه بسا هنوز پوسترهایش زینت بخش دیوار اتاق‌هایمان باشد. برای ما که با «دلون» عاشق سینما شده بودیم چه خبری غمبارتر از اینکه: «روکو» در هشتاد و هشتمین سکانس فیلم زندگیش درگذشت.

برای عشاق سینما که مُردن «روکو» را در فیلم دیده‌اند درک این خبر آسان نیست. در خیال آنان کارگردان که «کات» بدهد دوباره «دلون» بلند می‌شود، لباس‌هایش را می‌تکاند، موهایش را آنکادر می‌کند و آن خنده‌ی معروف روی لبانش نقش می‌بندد.

خیلی زمان لازم است برای باور نبودنش. حتم دارم همین لحظه «دلون» یک جایی نشسته و دارد با «ویسکونتی» راجع به همکاری در یک فیلم جدید حرف می‌زند. راجع به اینکه دوئت «آلن دلون» و «سوفیا لورن» چه غوغا‌ها که به پا نمی‌کند!

فارغ از اینکه کجاست و چقدر از جهان ما دور شده است، خوب می‌دانیم دلمان برایش زیاد تنگ می‌شود. برای «کسوف»، برای «یوزپلنگ» و شاید از همه جانکاه‌تر برای «سامورائی». برای تسلی خاطر فقط می‌شود از ورای این سطور برایش اینگونه نوشت: بدرود آقای بازیگر

نوشته مصطفی کیانیان، منتقد سینما

 

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->